اگر ما دردهایِ درونِ آدمها را میدانستیم و حالشان را میفهمیدیم ؛ بیشتر درکشان میکردیم و کمتر آزارشان میدادیم ، کمتر از دستشان کفری میشدیم و کمتر قضاوتشان میکردیم .
گاهی آدمها آنقدر خسته و زخمیو بریده اند که نمیتوانند آرامش و تمرکزِ لازم را برای حفظ روابطشان داشته باشند ، حرفهایشان ، تیز و برّنده میشود و رفتارهایشان آزاردهنده ، اما واقعا قصد و نیتِ بدی ندارند .
آدمها را درک کنیم ! این بزرگترین کمکی ست که از هرکسی برایِ خوب کردنِ حالِ دیگران بر میآید .
به گفتار و رفتارهایِ آنیِ شان برچسب نزنیم !
آدمهای امروز ، همین اند ! دردهایشان را انکار میکنند تا قوی به نظر برسند و روی پای خودشان ایستاده باشند .
اما روزی کم میآورند و در نهایتِ خستگی ، زیرِ آوارِ دردها و مشکلات و حرفهایِ ناگفته شان لِه میشوند ... و شما نمیدانید که در آن لحظه با یک روحِ خسته و متلاشی طرفید ! و نمیدانید چه سخت است لبخند زدن ، در نهایتِ ویرانی ...
به جای جبهه گیری و قضاوت ، درکشان کنید
کمیکه بگذرد ؛ خودشان فاصلهها را کم میکنند و دوباره میخندند ،
وقتی که زخمهایشان را ترمیم کرده اند و دردهایشان را خوب ،
وقتی که با مشکلات و نداشتههایشان کنار آمده اند ...